دانلود رمان ایاز pdf از مهدیه_mhk با لینک مستقیم
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان ایاز pdf از مهدیه_mhk با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مهدیه_mhk مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان ایاز
رمان ایاز روایتگر زندگی دختر نوجوانی است که در زندگی با سختی ها و ناملایمات زیادی رو به رو مـیشود
زندگی اجباری و مشکلات از دختر قصه ما دختری صبور مـی سازد
دختر قصه ما با سختی بزرگ مـیشود و یک تنه روی پای خـودش مـی ایستد
سالها مـیگذرد و در اینده کسی را مـیبیند که مسبب تمام مشکلاتش است ..
بایـد ببینیم ایا عشق مـی تـواند دستمزد صبر بر مشکلات باشـد یا خیر؟
در این داستان ما به صحت این حرف مـیرسیم که پایان شب سیه سپیـد است ؟
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان تـوبه گرگ مرگ است مهدیه_mhk
قسمت اول رمان ایاز
شبنم صبر کن دختر کجا داري مـیري ؟وایستا-
بدون تـوجه به فاطمه که اسمم را صدا مـیزد با عجله پله ها را یکی بعد از دیگري پایین آمدم
حتی از عجله اي که داشتم منتظر آسانسور نماندم .. لحظه اي دلم نمـی خـواست آن محیط و
. آدم هایش رو تحمل کنم
به لابی رسیـدم قلبم از راه رفتن زیاد به شماره افتاده بود اما دلم نمـی خـواست حتی پشت
سرم را نگـاهی بیندازم
از کنار پذیرش گذشتم دیگـه مثل لحظه ورودم لبخند دختر پشت مـیز آرامش بخش نبود
.تنها حسی که آن لحظه داشتم فرار بود انگـار کسی به جلو هولم مـیـداد با اینکه جسمم
خستـه بود اما پاهایم قدرت باور نکردنی داشتند .با دیـدن درب خروجی پا تند کردم .نفس
نفس مـیزدم ..دست مشت شـده ام روي قلبم بود وبا دست دیگرم کیف دستی ام را چنگ زده
بودم تا از روي شانه ام نیوفتد
وقتی خـوب از آنجا دور شـدم سرعتم را کم کردم و از گوشـه پیاده رو آرامتر قدم برداشتم
اشکهایم راه خـودشان روباز کرده بودند بعد از مدتـها
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید